🇮🇷 ایران وب 🇮🇷

باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک ؛ می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست ؟!

قهرمان افتخار آفرین

بنه قدم به سوی من پر از امید می شوم پر از غروب غصه و به رنگ عید می شوم “امید” غنچه می زند اگر تو شادمان شوی تو پشت دیو غصه را شکسته قهرمان شوی. و الان به تنها چیزی که نیاز داریم یه قهرمانه 🥺 کسانی مثل حسن یزدانی و امثالش افتخار می آفرینند و موقع افتخار آفرینی همه نفس ها در سینه حبس میشه 🙂 دیشب با مدال طلا حسن یزدانی تو جام جهانی کشتی آزاد تو نروژ حسابی خوشحال شدیم و امشب هم با یه مدال طلا و یه مدال نقره از دو کشتی گیر دیگه خوشحالتر شدیم 😀 ...
12 مهر 1400

به وقت صبح 🌼

*یک آدم‌هایی درب ها را قفل می‌کنند، یک آدم‌هایی قفل ها را باز می‌کنند.  یک آدم‌هایی گفتگو را می‌کشند، یک آدم‌هایی گفتگو را به دنیا می‌آورند.  یک آدم‌هایی اندوه را پاک می‌کنند  یک آدم‌هایی اندوه را روی دیوار زندگی ما می‌پاشند.  یک آدم‌های خنده را از روی لبهای ما خط می‌زنند  یک آدم هایی لبخند را روی صورتمان نقاشی می‌کنند.  یک آدم‌هایی، نفس را در سینه ما حبس می‌کنند  یک آدم‌هایی نفس حبس شده ما را آزاد می‌کنند.  یک آدمهایی دریای طوفانی دل ما را آرام می‌کنند، یک آدم&zwn...
7 مهر 1400

و باز شعری در از امید که خیلی دوسش دارم

آسمان را بنگر ، که هنوز ، بعد صدها شب و روز مثل آن روز نخست گرم و آبی و پر از مهر ،  به ما می خندد! یا زمینی را که دلش از سردیِ شب های خزان  نه شکست و نه گرفت! بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید  و آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید زیر پاهامان ریخت، تا بگوید که هنوز ، پر امنیتِ احساس خداست ! دوست من ، غصه چرا ؟ تو مرا داری و هر شب و روز ، آرزویم ، همه خوشبختی توست، دوست من ! دل به غم دادن و از یأس سخن ها گفتن  کار آنهایی نیست ، که خدا را دارند ... ...
1 مهر 1400
1